در سالهای اخیر توجه کارشناسان و رسانهها به مسئله عدالت آموزشی با محوریت کنکور شدت گرفته است. آمارها نشان میدهد بیش از نیمی از رتبههای برتر کنکور از دو دهک بالا میآیند که این موضوع نشان میدهد فرایند پذیرش در رشتههای برتر به سرمایه مالی نزدیکتر شده است. در نتیجه، نظام آموزشی نه تنها موتور تحرک اجتماعی نیست بلکه گاه به بازتولید طبقات اجتماعی میانجامد. خانوادههای برخوردار با دسترسی به مدارس با کیفیت، معلمان خصوصی، کلاسهای تخصصی و منابع آموزشی گسترده، مسیر موفقیت فرزندان خود را هموار میسازند؛ در مقابل دانشآموزان مناطق محروم با کمبود منابع، کیفیت آموزشی پایینتر و فشارهای مالی روبهرو هستند.
این وضعیت به روشنتر شدن این پرسش منجر شده است که آموزش عالی باید ابزار توزیع عادلانه سرمایه انسانی باشد. وقتی قبولی در رشتههای برتر به سرمایه مالی وابسته میشود، جامعه به سمت قفلشدگی طبقاتی هدایت میشود و نخبگان از طبقات محدود بازتولید میشوند و محرومین از چرخه توسعه کنار گذاشته میشوند. اصلاح این روند تنها با تغییر فرمول کنکور یا اضافه کردن سوابق تحصیلی به روال ورود انجام نمیشود؛ بلکه نیازمند سیاستهایی است که رقابت را بر پایه توانمندی و عملکرد واقعی داوطلبان بنا کند، نه میزان سرمایه خانواده.
برای رسیدن به فرصتهای برابر آموزشی، لازم است سیاستهای آموزشی به گونهای طراحی شوند که توزیع منابع و امکانات آموزشی در میان مناطق مختلف با شدت و عدالت بیشتری انجام شود و از ایجاد فاصلههای فیزیکی و مالی میان مدارس کاسته شود. این رویکرد نه تنها به بهبود عدالت اجتماعی کمک میکند بلکه مسیر ورود به دانشگاهها و فرصتهای شغلی را برای گروههای کمبرخوردار هموارتر میسازد و از هدر رفتن استعدادها جلوگیری میکند.
منبع: تست 98 - مرجع کامل سوالات و منابع آزمونهای استخدامی
برای دسترسی به هزاران نمونه سوال استخدامی، ساخت آزمونهای شخصیسازی شده و تحلیل هوشمند عملکرد، به وبسایت تست 98 مراجعه کنید و مسیر موفقیت خود را هموارتر سازید.